نقدی بر آرای مهران صولتی(جامعه شناس و معلم):
در مورد حضور مردم در انقلاب ۵۷ عبارت مشهوری وجود دارد؛ آنها میدانستند که چه نمیخواهند، ولی نمیدانستند که چه میخواهند! این عبارت دستمایه مهران صولتی شده تا با مطرح کردن کردن دوگانههایی متعارض (مادیات همراه با معنویات، جمهوریت همراه با اسلامیت، تجدد همراه با تدین) به نابجایی و غیر ضروری بودن انقلاب اسلامی در ایران بپردازد. آمچیزی که صولتی در بیان آن قاصر بوده یا بدان کم توجهی کرده است. بحث الگوهای توسعهای و تمدنی مورد نیاز برای انقلاب بواسطه حضور فقه پویا و فاصله گیری از فقه سنتی است. سولتی به جریان چند گامی انقلابها برای طی شرایط گذار و رسیدن به مرحله تثبیت هم توجهی نداشته است. در واقع، برداشت او از انقلاب، تحقق مدینه فاضله است. همان القائیات نادرستی که بعضا در قالب انحرافات ایدئولوژیک مطرح میشود. در نگاه ما، انقلاب قائدتا اقدامی چندگامی یا چند مرحلهای بوده، نیازمند بهره گیری از فقه پویا برای اتصال سه بعد جمهوریت، اسلامیت و انقلابی گری در قالبهای توسعهای و تمدنی است و برای ممانعت از انحرافات، ریزشها و رویشهای خاص خودش را دارد. انقلابهای دینی (نظیر انقلاب ایران) باید در مقابل چالش ها، آسیبها و انحرافات، حساسیت خود را تا لحظه آخر متصل به مرحله تثبیت حفظ کنند و مانع برهم خوردن تعادل سه بعد جمهوری، دینی و انقلابی گری خود باشند.
کد خبر: ۳۹۴۰۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۰۵